آرزوی پولدارشدن به قیمت جان یک پدر
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۱۷۲۴۶
زمانی که من اولین ضربه کارد را به گردن مرد ۶۰ ساله پولدار زدم، باورش نمیشد که من «قاتل» هستم! به همین دلیل درون خودرو رو به پسرش کرد و گفت: بابا! این کیه؟ ولی من ...
اینها بخشی از اعترافات جوان ۲۶ سالهای است که چند سال قبل، پدر دوستش را با رویای رسیدن به ثروت به قتل رساند، اما هنوز خون مقتول خشک نشده بود که به چنگ عدالت افتاد و پشت میلههای زندان قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آرام آرام نرم شدم و فکر کردم که نقشه او زیرکانه است و هیچ کس تصور نمیکند که من پدر او را کشته ام! ضمن این که دوستم میگفت: حتی اگر به احتمال خیلی کم دستگیر هم بشوی، باز هم من، ولی دم هستم و بلافاصله رضایت میدهم تا تو از زندان آزاد شوی! و به دنبال رویاهایت بروی! این بود که خیالم راحت شد و تصمیم گرفتم در قتل پدر ۶۰ ساله او مشارکت کنم! دوستم برای آن که خیال مرا راحت کند ابتدا چندین میلیون تومان به حسابم واریز کرد و نقشه قتل را برایم توضیح داد، ولی هر بار که قصد اجرای نقشه را داشتیم ماجرا به گونه دیگری رقم میخورد و شرایط قتل او مهیا نمیشد تا این که بالاخره یک شب وقتی در خانه نشسته بودم، پیامی از سوی دوستم برایم ارسال شد. گوشی را که نگاه کردم نشانی منزلی را دیدم و طبق نقشه فهمیدم که باید به آن جا بروم! بلافاصله کارد بزرگ و دیگر ابزار آلات قتل را درون یک کیف گذاشتم و به منطقهای رفتم که دوستم نشانی آن را در بالاشهر برایم فرستاده بود. آنها مهمان یکی از نزدیکانشان بودند و من با مشاهده خودروی خارجی پدر دوستم که در آن خیابان پارک بود. نقشه طراحی شده او را دوباره مرور کردم.
دوستم درهای خودروی پدرش را باز گذاشته بود به همین دلیل من به راحتی درون صندوق عقب «شاسی بلند» مخفی شدم! طولی نکشید که آنها از منزل بیرون آمدند و سوار خودرو شدند. هنوز مسافت زیادی را در تاریکی شب طی نکرده بودند که با اشاره دوستم از صندوق عقب بیرون آمدم و از پشت سر ضربهای با کارد به گردن مرد ۶۰ ساله زدم. او صورتش را برگرداند و با دیدن چهره من، رو به پسرش کرد و گفت: بابا! این کیه؟! درحالی که دوستم سکوت کرده بود من ضربات پی در پی دیگری را بر سروصورت و شانه اش فرود آوردم و سپس طبق نقشه ضربهای هم به دست دوستم زدم تا ماجرای قتل را به زورگیران نقابدار نسبت دهد! او خودرو را متوقف کرد و من در منطقه الهیه مشهد به داخل یک مخروبه محصور رفتم تا لباس هایم را تعویض کنم! و از آن جا هم به خانه رفتم. چون جوانی مجرد بودم و کسی انتظار مرا نمیکشید! دوستم نیز در منطقهای بالاتر از آن محل، خودرو را متوقف کرده و با جیغ و فریاد به رهگذران گفته بود که زورگیر نقابدار به او حمله کرده است! ولی کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی فقط طی چند ساعت، او را دستگیر کردند و سپس به سراغ من آمدند...
ماجرای واقعی براساس یک پرونده جنایی باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: اخبار جنایی حوادث و انتظامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۱۷۲۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ویسی:فدراسیون و سازمان لیگ عرضه ندارند شورای امنیت وسط بیاید
سرمربی تیم فوتبال فولاد خوزستان گفت: اگر فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ نمیتوانند دخالت کنند و ببینند که بازیها چگونه رقم میخورد و اگر عرضه ندارند، شورای امنیت ملی و حفاظت اطلاعات وسط بیایند. - اخبار ورزشی -
به گزارش خبرگزاری تسنیم، عبدالله ویسی در نشست خبری پس از تساوی خارج از خانه فولاد مقابل آلومینیوم اظهار داشت: مقابل تیمی بازی کردیم که هفتههای گذشته با نشاط و شاداب بازی کرد و نمونه بارز عملکردش مقابل پرسپولیس بود که دو بار عقب افتاد، اما پیروز شد. ما میدانستیم از بازی امروز چه میخواهیم. بازی پراسترس و پرتنش برای ما بود، اما بسیار مسلط بودیم و شایسته بازی کردیم. تمام نقاط قوت آلومینیوم را پوشش دادیم و به گل رسیدیم و میتوانستیم گلهای دیگری هم بزنیم. حتی در شروع نیمه دوم هم میتوانستیم گلزنی کنیم، اما تمرکز تیم بههم خورد و گل خوردیم. میخواستیم نبازیم و برنده هم باشیم، اما نتوانستیم سه امتیاز را بگیریم.
وی ادامه داد: آدم حرص میخورد از اینکه برخی مواقع میگوییم ورزش سلامت و سالم است و پاکی دارد. اگر کمیته انضباطی، کمیته اخلاق، فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ نمیتوانند دخالت کنند و ببینند که بازیها چگونه رقم میخورند و اگر عرضه ندارند، من میگویم که شورای امنیت ملی و حفاظت اطلاعات وسط بیایند. حفاظت اطلاعات کشور ما بسیار قوی است. بیایند و بازیها را رصد کنند و اجازه ندهند حق کسی خورده شود.
سرمربی تیم فوتبال فولاد خوزستان تصریح کرد: ما جلوی دوربین به یک شکل دیگر حرف میزنیم و بازیمان یکجور دیگر در میآید. این بسیار حساس و به نوعی حقخوری است و ظلم به فوتبال. از کمیته اخلاق و انضباطی و فدراسیون فوتبال انتظار داریم که بیایند و بازیها را رصد کنند. اینکه خودمان را به آن راه بزنیم و هر اتفاقی بیفتد، آن سر قضیه است که هم شما، هم من و تمام فوتبالیستها و آدمها میدانند. جلوی دوربین و میکروفونها یک حرف دیگر میزنیم و پشت آن، کارهای دیگری انجام میدهیم. لطفاً جمع کنید و نگذارید حق کسی خورده شود؛ هم در قهرمانی و هم سقوط تیم و در همه لیگها.
ویسی راجع به اینکه اطراف تیم فولاد حواشی وجود دارد، گفت: ما نجاست فوتبال را ول کردهایم و برای تیمی حاشیه درست میکنیم که نماد فوتبال ایران است. فولاد خوزستان باید در فوتبال ایران باشد. اینکه برای استقلال خوزستان، صنعت نفت و فولاد حاشیه درست میکنند، این ظلم است. بچه علی پروین فوتبالیست شد، اما او را به دلیل اینکه فرزند پروین است، خراب کردند. بچه ناصر حجازی هم فوتبالیست شد، اما او را نیز به همین دلیل له کردند. بچه افشاریان داور است، میگویند داور است. خب چه کاره باید شود؟ شغل پدرش بوده است.
وی تصریح کرد: میگویند فرزند فلان سردار در فولاد است. من نه سیاسیام و نه کاری به این مسائل دارم. خب بچه سردار است و از 5 سالگی در تیمهای مختلف فولاد بوده و حالا به بزرگسالان رسیده است. آن زمان پدرش سرباز بود، از کجا میدانست که پدرش سردار میشود؟ من نه از کسی طرفداری میکنم و نه میخواهم حق کسی ضایع شود، ولی تیم را به حاشیه نبریم. مگر او گناه کرده که پدرش سردار است؟ پسر من هم میخواست فوتبالیست شود، اما آنقدر گفتند که ویسی برای پسرش پارتی بازی میکند که حالا بیکار در خوزستان میگردد. برای چه باید این حرفها را بزنیم؟ برای چه حاشیه درست میکنید؟ حالا فرزند سردار باید بمیرد؟ اگر رئیس دانشگاه میشد، میگفتند بچه سردار بوده است. اگر دکتر میشد، باز هم همین را میگفتند. اینها زشت است و خوب نیست.
وی در پایان گفت: میگفتند تاج اصفهانی است و میخواهند سپاهان قهرمان شود. پس قهرمانی سپاهان کجاست؟ هشت سال است که حق سپاهان خورده شده. خودمان را به آن راه نزنیم. همه میدانند که در تیمها چه کار میکنند.
انتهای پیام/